محل تبلیغات شما

داستان از این قرار است که هدف مانند قله ای می ماند که فتح می شود. مادامی که کوهنوردان در نوک قله قرار دارند، غریو شادی و سرورشان به آسمان بلند است و لحظاتی در اوج خوشحالی و نشاط هستند. هنگامی که کار دیگری ندارند انجام دهند، به پائین سرازیر می شوند و آن احساس فروکش می کند. هنگامی که به پائین می رسند گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است زیرا هدف آنها به پایان رسیده است. وقتی هدفی فتح می شود دیگر در پی آن هدف دیگر ی وجود ندارد، احساس غریبی که نمایانگر از دست دادن انگیزه و ذوق و شوق است رخ می نماید. گفته معروف اقبال را به خاطر آورید که چه زیبا این نکته را بیان کرده است:

هستم اگر می روم، گر نرورم نیستم

رسیدن به یک هدف هیچ ارزشی نخواهد داشت مگر آنکه پیش از آن هدفهای تازه تر و بهتری در پی داشته باشد به محض آنکه به هدفی نزدیک می شویم، بی درنگ باید هدف بعدی را تعیین کنیم وگرنه دچار حالتی می شویم که هیچیک از ما خواهان آن نیستیم و آن از دست دادن انگیزه است. بسیارند کسانی که پس از نائل شدن به هدفهای خود، گفته اند: آیا همه آن چیزی که، می خواستیم همین بود؟! و احساس کرده اند که به پایان خط رسیده اند.

 

نویسنده: رایان

نظر یادتون نره

رابطه تلقین با تصور

هدف های بعدی خود را مشخص کنید!

قانون کوشش وارونه

هدف ,اند ,هنگامی ,رسیده ,انگیزه ,پائین ,هنگامی که ,می شود ,فتح می ,دادن انگیزه ,دست دادن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

امام علی علیه السلام